نهاد آموزشی به عنوان سازوکاری محتوایی و صوری برای بازتولید ارزش های هر جامعه شناخته می شود و هویت به عنوان اولین پیش داشته های هر شخص از جمله مهم ترین آن ها بوده است. کتاب های درسی مهم ترین بخش رسانه ی محتوایی یک نهاد آموزشی به حساب می آید و هدف از نگارش این مقاله آشکارسازی سیاست گذاری هویتی در متون درسی دوره ی پهلوی دوم است. مطالعه بنا بر اقتضای موضوع با روش کیفی و تکنیک تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. شش کتاب با استفاده از نمونه گیری هدف مند انتخاب و برای تحلیل آن ها از میان روش های تحلیل محتوای کیفی به صورت تلفیقی دو روش تحلیل محتوای عرفی و جهت دار به کار گرفته شده است. تحلیل محتوای کتاب های علوم اجتماعی دوره ی پهلوی با توجه به ابعاد هویت اجتماعی (هویت ملی، هویت مدرن - غربی، هویت دینی - مذهبی و هویت قومی- محلی) نشان می دهد که در این دوره به هویت مدرن - غربی نسبت به دیگر هویت ها توجه بیشتری شده است. هویت ملی نیز با توجه به مفاهیم ملت، میهن و باستان گرایی مورد توجه بوده و از دو هویت دیگر نیز بحثی به میان نیامده است، هرچند هویت مذهبی اغلب در خدمت دیگر هویت ها و مخصوصا هویت مدرن - غربی قرار داشته و در این جهت به کار گرفته شده است.